( صدای تم سانگ باتیستا به صدا درامد ، باتیستا با تشویق تماشاگران وارد سالن شد و به سمت رینگ آمد )

( باتیستا با تشویق تماشاگران وارد رینگ شد و میکروفون را در دست گرفت )

باتیستا : 

اتفاقاتی این اخیرا افتاده که همه شما از اون خبر دارید.همونجوری که قبلا گفتم برای آندرتیکر احترام زیادی قاعل هستم و رندی اورتن رو یه دوست میبینم.من میخواستم همین هارو حفظ کنم و میخواستم یک استوری جوان مردانه با اورتن داشته باشم.من میتونستم به استوری با اورتن در نایت آف چمپیونز پایان بدم...ولی تیکر و جلوی من رو گرفت...

همینطور توی راء هفته گذشته دیدین که دوباره نزاشت من به هدفم برسم و روی هدف خودش پا فشاری کرد.من به شما قول میدم این اتفاق برای بار سوم تکرار نمیشه.هرچند این بار مسابقه سختی واقعا پیش رو هست.جهنم در قفس...من در هل این ا سل جهنمی برای تیکر و اورتن درست میکنم...همونجوری که تیکر نزاشت من کمربندی که حقم بود رو پس بگیرم.من هم نمیزارم حتی بتونه اون کمربند رو لمس کنه.تیکر خودش رو توی قضیه من و اورتن دخالت داد...پس پای عواقبش هم باید بایسته...من تا الان چند بار فرصت این رو داشتم که اون کمربند رو به دست بیارم اما همیشه جلوی من گرفته شده.گرفته شدن این فرصت ها منو به شدت عصبانی میکنه.تا به حال برای به دست اوردن هیچ چیز انقدر مسمم نبودم...تا الان سختی های زیادی تحمل کردم...

در پی بک ، زمانی که به قهرمانی رسیدم سی ام پانک با مدیریتش اون قهرمانی رو از من گرفت...در مانی این د بنک زمانی که به قهرمانی رسیدم شیمس چمدانش رو کش کرد...و در نایت آف چمپیونز زمانی که به قهرمانی نزدیک بودم ، آندرتیکر اومد...شاید کارهای شیمس و سی ام پانک بی جواب موند.اما کاری که آندرتیکر کرد ، هرگز بدون جواب نمیمونه.جواب اون در هل این ا سل داده میشه. نمیدونم تصور آندرتیکر از من چیه...اما من کاری با اون میکنم که خارج از تصوراتش باشه ! همین طور با رندی اورتون ...

چه چیزی بین من و اورتون اتفاق افتاد ؟! قرار اصلی این بود که اون پس از پیروزی مقابل شیمس به صورت دوستانه مقابل من در نایت آف چمپیونز قرار بگیره اما اون دشمنی رو به دوستی ترجیح داد چون میدونست اگه از در دوستی وارد بشه خیلی ساده و بدون هیچ حاشیه ای کمربند رو به من واگذار میکنه...رندی 2 بار از کمربندت مقابل من حفاظت کردی و 2 بارش با دخالت آندرتیکر بوده...اما در هل این ا سل ، تو و آندرتیکر تاوان کارهایی که کردید رو پس می دید...

( صدای تم سانگ رندی اورتونـ به صدا درامد ! ) ( تماشاگران تشویق کردند )

( اورتون با تشویق تماشاگران وارد سالن شد )

( سپس از سالن وارد رینگ شد و روبروی باتیستا ایستاد )

رندی اورتون :

دیو دیو دیو...تو عادت داری که وقتی میکروفون رو میگیری دستت حرف بزنی و بزنی و بزنی و بزنی و تا موقعی که صدای تم سانگ یک نفر به صدا دربیـاد تا بت بگـه وقتـشه دهنتـو ببـندی !...چه بسـا کـه اون شخـص قهرمــــان کمربنــدی باشـه کـه تـو از کسـی از دستـش دادی کـه یک آر کـی او مـن اونو تسلیـم کـرد و باعث شـد که الان من در این جایگاه باایستـم و اسم خودمو قهرمـان بزارم...

آندرتیکـر تنها هدفش از بازگشـت کسـب یه باخـت دیگـه و ناامیدی برای یک مسابقه ی قهرمانیه دیگـس امـا تو الان تو چه جایگاهی هستی ؟ ... تو میخوای کـه از آندرتیکر انتقام بگیری و از مـن کمربندو ؟ ... مالیـــدی ! تنها چیزی که در هل ایـن آ سـل نصیبـت میشـه آرکـی او و تومبستونـیه که تو رو برمیگردونـه به همون جایی کـه ازش اومـدی ! آندرتیکر با یک هدف ناقصـ و باتیستا با یک سـر کچـل حریفـان افعی و قهرمان کمربند دبلیودبلیوای در قفـس Hell In A C ell ! ... خنده داره !...میدونی چی این قضیه رو خنده دار ترش میکنـم !؟ ... وقتـی کـه مـن بـا ضربه ی لگـدم چنان ضربـه ای بـه سـرت بزنـم کـه حسـرت دیدن دوباره ی دماغت سرجایی که بوده تا ابـد سر دلت بمونـه ! 

باتیستا :

تو همیشه از واقعیت فرار میکنی رنـدی...نمیخوای قبول کنی که هل این ا سلـ هم برای تو و هم برای آندرتیکر آخر خط هست ! من تورو فرستادم برای مبارزه با شیمس و الان که بیشتر فکر میکنم ، کار درستی کردم که به جای خودم ، تورو چلینجر قرار دادم...چون تو از شیمس پست تــری ولی خیلی برام اهمیت داره که دهن تورو آسفالت کنم ! تو میتونی تا فردا صبح اینجا میکروفون رو بگیری دستت و شعار بدی...اما من حرفامو در قـــفس هل این ا سل میزنم !

( باتیستا میکروفون را جلوی پای رندی اورتون پرت کرد و از رینگ خارج شد )

( تم سانگ باتیستا زده شد )

( پرومو در حالیکه رندی اورتون با تاسف به باتیستا نگاه می کرد به اتمام رسید )